زنان در سراسر جهان همواره در پی فرصتهایی برای احقاق حقوق، ارتقای موقعیت و تأثیرگذاری بیواسطه بر سرنوشت جامعه بودهاند. برای کسانی که زندگیشان را در کانادا آغاز کردهاند یا در آستانه مهاجرت به آن هستند، پرسش مهمی پیش میآید: آیا واقعاً کانادا کشوری برای زنان است؟ در این مقاله تلاش میشود این گزاره از جنبههای سیاست، اقتصاد، فرهنگ و بازار کار بررسی شود و مخاطب ایرانیمقیم کانادا، با دیدی روشنتر نسبت به موقعیت خود در جامعه جدید آشنا شود.
این اعداد نشان میدهند که زنان نه تنها در انتخاب نیروی کار حضور دارند، بلکه در تعدادی از شاخصها، وضعیت نزدیکی به مردان دارند. اما این اعداد بهتنهایی کافی نیستند؛ کیفیت اشتغال، دستمزدها، پایداری کار و فرصت رشد شغلی نیز باید سنجیده شوند.
کانادا کشوری برای زنان به چه معنا است؟
وقتی گفته میشود «کانادا کشوری برای زنان»، منظور تنها یک شعار نیست. این عبارت حاکی از مجموعهای از سیاستها، ساختارهای نهادی، فرهنگ عمومی و دسترسی زنان به فرصتهای برابر در عرصههای مختلف است. در واقع، آنچه موضوع را معنیدار میسازد، فاصله عملی میان شعار و واقعیت است: تا چه اندازه زنان از مؤلفههای برابری جنسیتی بهرهمند هستند و تا کجا هنوز چالشهایی در راه دارند. در سال ۲۰۲۲ در نظرسنجی TrustLaw (سرویس خبری بنیاد تامسون رویترز) که از ۳۷۰ کارشناس جنسیت در سراسر جهان انجام شد، کانادا در رتبه اول برای زندگی و کار زنان قرار گرفت. این رتبه نشاندهنده آن است که در میان کشورها، به نظر کارشناسان خارجی، کانادا بهترین شرایط را برای زنان فراهم کرده است. (ذکر این نکته ضروری است که این رتبه لزوماً به معنای کامل بودن وضعیت نیست، بلکه بهترین وضعیت ممکن در مقایسه با سایر کشورها را نشان میدهد.) همچنین، در سال ۲۰۰۲ کانادا پروتکل اختیاری کنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان (CEDAW Optional Protocol) را تصویب کرد، کنوانسیونی که در سال ۲۰۰0 توسط مجمع عمومی سازمان ملل متحد تصویب شده بود. بهعنوان بخشی از تعهد کشور کانادا به این کنوانسیون، کشور باید هر چهار سال یک بار گزارشی را در مورد نحوه عملکردش برای پیشبرد حقوق زنان به سازمان ملل ارائه دهد. این رویکرد بینالمللی نشان میدهد که کانادا پذیرفته است در چارچوبی الزامآور (هرچند با نظارت سیاسی و حقوقی) پاسخگو در زمینه بهبود وضعیت زنان باشد.
نقش زنان در سیاست کانادا
سیاست عرصهای است که حضور مستقیم زنان در آن، نمادی راهبردی از میزان برابری جنسیتی در جامعه محسوب میشود. در این بخش، وضعیت نمایندگی زنان، مشارکت آنها در تصمیمسازی و چالشها را بررسی میکنیم.نمایندگی در پارلمان و مجالس استانی
در انتخابات فدرال سال ۲۰۲۱، تعداد زنان انتخابشده به مجلس عوام به ۱۰۳ نفر رسید، که در آن زمان بیشترین تعداد تاریخ کانادا بود (حدود ۳۰٫۵٪ نمایندگان). در دوره پارلمان کنونی (چهلوپنجم)، ۱۰۴ زن به مجلس راه یافتهاند که نزدیک به ۳۰٫۳٪ اعضا را تشکیل میدهند. اگرچه این نسبت هنوز به برابری کامل نمیرسد، اما روند افزایشی نمایندگی زنان را نشان میدهد. در سطح استانی و منطقهای نیز وضعیت متنوع است. زنان اکنون تقریباً ۳۵٫۳٪ از اعضای مجالس استانی و قلمرویی را در سراسر کانادا تشکیل میدهند. برخی استانها مانند کبک یا قلمرو شمال غربی عملکرد بهتری داشتهاند؛ برای نمونه، در کبک نزدیک به ۴۶٫۴٪ نمایندهها زن هستند. همچنین در قلمرو شمال غربی، انتخاباتی برگزار شده است که در آن زنان اکثریت بودند. زنان گذشته از آن که نماینده مجلس میشوند، در هیئت وزیری و کابینههای استانی و فدرال حضور دارند. حزبها معمولاً تلاش میکنند ترکیب نامزدها را متنوع کنند؛ برای نمونه، در برخی موارد زنانی با تخصصهای مختلف در تیمهای انتخاباتی دیده میشوند. با این حال، چالشها هنوز پابرجا هستند: زنان گاهی با موانع فرهنگی، زمانبندی جلسات، تعارض نقشهای خانوادگی و مردسالاری ساختاری مواجهاند. افزون بر آن، زنانِ جوان، مهاجران یا متعلق به اقلیتهای قومی ممکن است مسیر دشوارتری برای ورود به هرم قدرت سیاسی داشته باشند.مشارکت در فرآیند تصمیمسازی و نهادهای نظارتی
علاوه بر نمایندگی مستقیم، زنان در نهادهای مشورتی، کمیسیونهای دولتی و ساختارهای حکومتی نیز حضوری فعال دارند. برای نمونه، در مجلس عوام کمیتهای ویژه وضعیت زنان (Standing Committee on the Status of Women – FEWO) وجود دارد که مسؤول بررسی سیاستها و اقدامات دولت در زمینه زنان است. این کمیته به قوانین و بودجههایی میپردازد که بر زندگی زنان تأثیر میگذارند. علاوه بر آن، دستگاه دولت فدرال کانادا، بهواسطه وزارتی به نام «Women and Gender Equality Canada» (WAGE) یا «زنان و تساوی جنسیتی کانادا»، مسؤول هماهنگی سیاستهای جنسیتی، ارائه گزارشها به کنوانسیونهای بینالمللی (مثل CEDAW) و نظارت بر اقدامات مرتبط است. این ساختار نهادی به معنای آن است که موضوع برابری زنان در متن ساختار حکومتی جای گرفته است. در گزارش دهم CEDAW، کانادا پیشرفتهایی را در چند حوزه مانند تصویب قانون برابری دستمزد، ایجاد نظام بودجهریزی جنسیتی و افزایش خدمات مراقبت کودکان ذکر کرده است. با این حال، در گزارش نهایی کمیته CEDAW در برابر کانادا نیز به کمبودها اشاره شده؛ از جمله وضعیت زنان مهاجر، اقلیت، دسترسی به خدمات اجتماعی و مقابله با خشونت مبتنی بر جنسیت. بنابراین، اگرچه کانادا کشوری برای زنان خوانده میشود، راه طولانی برای تثبیت برابری کامل در عرصه سیاست باقی است.فرصتها و موانع پیش روی زنان در اقتصاد کانادا
اقتصاد یکی از نیروهای تعیینکننده کیفیت زندگی و قدرت نفوذ اجتماعی است. در این قسمت، وضعیت زنان در بازار کار، مشارکت اقتصادی و چالشهای ساختاری بررسی میشود.مشارکت زنان در نیروی کار
در سالهای اخیر، سهم زنان در نیروی کار کانادا رشد چشمگیری داشته است. براساس دادههای بانک جهانی، سهم زنان در کل نیروی کار کانادا در سال ۲۰۲۴ حدود ۴۷٫۳۵٪ بوده است. نرخ مشارکت زنان نیز (به نسبت جمعیت زنان ۱۵ تا ۶۴ سال) در سال ۲۰۲۴ به حدود ۷۶٫۶٪ اعلام شده است. این آمار نشان میدهد که زنان در کانادا نقش کلیدی در بازار کار ایفا میکنند. در سال ۲۰۲۳، حدود ۹٫۶ میلیون زن مشغول کار بودند که نسبت به سال پیش، رشد ۲٫۷٪ را نشان میدهد. نرخ بیکاری زنان نیز در آن ماه معادل ۵٫۳٪ بوده است، در حالی که برای مردان ۵٫۸٪ گزارش شده است. این اعداد نشان میدهد که در وضعیت فعلی، تفاوت زیادی بین فرصتهای اشتغال زنان و مردان دیده نمیشود.
جدول مقایسهای برخی شاخصهای بازار کار برای زنان
| شاخص بازار کار | وضعیت زنان | توضیح |
| سهم زنان در نیروی کار | ~۴۷٫۳۵٪ در سال ۲۰۲۴ | تقریباً نیمی از کل نیروی کار کشور |
| نرخ مشارکت زنان | ~۷۶٫۶٪ | در بازه سنی ۱۵ تا ۶۴ سال |
| تعداد زنان شاغل (۲۰۲۳) | حدود ۹٫۶ میلیون نفر | رشد نسبت به سال قبل |
| نرخ بیکاری زنان | ۵٫۳٪ | در یک نقطه زمانی مشخص |
چالشهای کیفیت اشتغال و دستمزد برابر
یکی از مهمترین چالشهایی که زنان در بازار کار با آن روبهرو هستند، شکاف دستمزد جنسیتی (gender pay gap) است. اگرچه قانون فدرال کانادا شامل مشاغل تحت مقررات فدرال (صنایع ترابری، بانکها، شرکتهای بزرگ بیناستانی و غیره) قانون برابری دستمزد (Pay Equity Act) را تصویب کرده است، اما این قانون به همه صنایع تسری ندارد. علاوه بر این، بسیاری از زنان در مشاغلی با درآمد پایینتر یا پارهوقت مشغولاند. در برخی بخشها مانند خدمات، مراقبت بهداشت، آموزش یا پرستاری، سهم زنان بیشتر است و حقوق معمولاً کمتر از بخشهای تخصصی فنی یا مدیریتی است. برای نمونه در بخش سلامت، کمبود نیروی پرستاری یک چالش بزرگ است، و بسیاری از زنان در این بخشها فعالیت میکنند. نکته مهم دیگر، تأثیر سیاستهای کمکی دولت است. برای نمونه، در سالهای اخیر سیستم مراقبت کودکان با یارانه سراسری (Early Learning and Child Care) در کانادا تقویت شده است تا زنان بتوانند با فشار کمتر، وارد نیروی کار شوند. افزون بر آن، گزارش سالانه مجلس کانادا نشان داده است در ۲۰۲۳ میزان مشارکت مادران با فرزند خردسال به رکوردی نزدیک به ۷۹٫۷٪ رسیده است، که از ۷۵٫۹٪ در سال ۲۰۱۹ افزایش داشته است. این دادهها نشان میدهد سیاست مراقبت کودکان تأثیری مستقیم بر فرصت کار زنان دارد. در عین حال، زنان مهاجر یا زنان متعلق به اقلیتهای قومی با مشکلات بیشتری مواجهاند. آنها پس از مهاجرت به کانادا، با موانع تایید مدارک تحصیلی یا حرفهای (credential recognition)، زبان، شبکه ارتباطی محدودتر و تبعیض فرهنگی روبهرو میشوند. کمیته CEDAW در گزارش نهایی خود همین موارد را بهعنوان نقطه ضعف کانادا مطرح کرده است. بنابراین، ظرفیت بالقوه زنان در اقتصاد کانادا نیازمند مداخلات ساختاری برای تبدیل به واقعیت است.
نقش زنان در هویت، رسانه، هنر و جامعه مدنی
یک شاخص مهم برای سنجش مطلوبیت «کانادا کشوری برای زنان»، جایگاه زنان در فرهنگ، رسانه، هنر و جامعه مدنی است. این حوزهها اغلب منعکسکننده ارزشها و هنجارهای اجتماعی هستند. در عرصه رسانه، زنان در پخش اخبار، کارگردانی، نویسندگی و برنامهسازی حضور فزایندهای دارند. تولید آثار سینمایی و سریالهایی که موضوعات زنان را به تصویر میکشند، کم نیستند. افزون بر این، زنان خبرنگار، سردبیر و مدیر بخشهای رسانههای محلی و ملی در کانادا حضور دارند. در هنرهای تجسمی، ادبیات، نمایشنامه و موسیقی نیز زنان خلاق و تأثیرگذار هستند. این حضور به مخاطبان زن امکان میدهد هویت و تجربه خود را در فرهنگ عمومی ببینند و در سطح گستردهتری به بازشناسی اجتماعی برسند. جامعه مدنی نیز عرصهای است که زنان در آن نقش برجسته دارند: سازمانهای غیرانتفاعی، گروههای زنان، انجمنهای حقوق بشر، نهادهای محلی و استانی با هدف پیشبرد عدالت جنسیتی یا فعالیتهای اجتماعی زیرنظر زنان اداره میشوند. این گروهها میتوانند صدای زنان را به مسؤولین منتقل کنند، مشاوره دهند و پروژههایی برای توانمندسازی زنان اجرا کنند. در نظام آموزشی و دانشگاهی نیز زنان سهم چشمگیری دارند. در رشتههای مختلف، نسبت دانشجویان زن به مرد معمولاً نزدیک یا حتی بیشتر است. این حضور علمی همچنین به ارتقای فکر و مشی سیاستگذار کمک میکند. فرهنگ عمومی در کانادا نیز از تنوع جنسیتی آگاه است. باور به احترام جنسیتی، مبارزه با خشونت جنسیتی، ترویج برابری فرصتها و مقابله با تبعیض در بسیاری از نقاط جامعه دیده میشود. البته هنوز در لایههای محلی و فرهنگی، نسبت به برخی موضوعات مقاومت یا تعارض وجود دارد، بهویژه در جوامع مهاجر و اقلیتها که ممکن است بیشتر تحت تأثیر سنتها باشند. در مجموع، زنان در فرهنگ کانادا نه قشری حاشیهای، بلکه سازنده هویت فرهنگی جامعه محسوب میشوند. این واقعیت نقطه قوت بزرگی است که نشان میدهد «کانادا کشوری برای زنان» صرفاً یک تبلیغ نیست.
بازبینی واقعبینانه چالشها و محدودیتها
اگرچه شواهد قابل توجهی از پیشرفت وجود دارد، اما نباید از مشکلات و موانع چشم پوشید. در ادامه برخی چالشها را یاد میکنیم که زنان، بهویژه زنان مهاجر، زنان اقلیتها یا زنان دارای شرایط خاص با آن مواجه هستند.تبعیض ساختاری و نابرابری جنسیتی پنهان
برخی از مؤسسات، فرهنگها یا فرآیندهای گزینش هنوز بر اساس الگویی طراحی شدهاند که ترجیح به مردان دارد؛ برای نمونه جلسات کاری خارج از ساعات اداری یا معیارهای ارزیابی سنتی که نادیده میگیرند مسؤولیت خانوادگی.شکاف دستمزد جنسیتی
به رغم قوانین فدرال، شکاف دستمزد در بخشهای خصوصی و صنایع محلی هنوز باقی است. زنان در برخی موارد امکان ارتقاء یا دستمزد برابر را کمتر دارند.چالشهای توازن کار و زندگی
با وجود سیاستهای مراقبت کودکان، فشار برای انطباق کار با مسؤولیتهای خانگی هنوز قابل احساس است. بهویژه در خانوادههایی که هر دو همسر شاغل هستند، زنان هنوز بخش عمدهای از مسؤولیتهای خانگی را بر دوش دارند.مانع تایید مدارک و سابقه کاری خارجی
مهاجران زن گاهی با دشواری در تأیید مدارک تحصیلی یا حرفهایشان مواجهاند که باعث میشود در مشاغل پایینتر مشغول شوند یا مجبور شوند دوباره آموزش ببینند.موضوع خشونت علیه زنان و دسترسی به خدمات حمایتی
علیرغم پیشرفتها، خشونت مبتنی بر جنسیت، آزار و اذیت جنسی، خشونت خانگی یا مسائل سلامت روان برای زنان، بهویژه زنان جوان یا مهاجر، همچنان مسئلهای جدی است. کمیته CEDAW بر لزوم بهبود دسترسی به خدمات حمایتی، عدالت قضایی و محافظت تأکید کرده است.چالش زنان مهاجر و پناهنده
در گزارش نهایی کمیته CEDAW، تأکید شده است که زنان مهاجر، پناهنده و بیمدرک در معرض تبعیض مضاعف قرار دارند و دسترسی محدودتری به خدمات آموزشی، بهداشتی و اشتغال دارند. با شناخت این محدودیتها، زنان ایرانیمقیم کانادا میتوانند با آگاهی و سازماندهی بهتر در مسیر ادغام اجتماعی و اقتصادی خود قدم بگذارند.
راهکارها برای جایگیری موفق زنان ایرانیمقیم کانادا
برای زنانی که با ویزای کار کانادا، یا حتی با اقامت دائم کانادا در این کشور سکونت دارند و اکنون به دنبال تثبیت هویت و موقعیت در سرزمین جدید هستند، چند نکته عملی میتواند راهگشا باشد:- آشنایی با حقوق و قانون محلی: هر استان در کانادا ممکن است قوانین کاری و حقوق زنان متفاوت داشته باشد؛ آشنایی با قانون کار، قانون برابری دستمزد و حقوق کارگری ضروری است.
- شبکهسازی حرفهای و اجتماعی: پیوستن به انجمنهای زنان، گروههای محلی، مراکز مشاوره محلی، گروههای فرهنگی یا فعالان مدنی میتواند فرصتهای شغلی و اجتماعی را افزایش دهد.
- تطبیق مدارک و مهارتها: اگر مدرک یا تجربه کاری در ایران دارید، تحقیق در مورد فرآیند تأیید مدارک، دورههای همارز، دریافت گواهی محلی یا ادامه تحصیل در کانادا یک گام استراتژیک است.
- آموزش زبان و مهارتهای ارتباطی: مهارت زبان انگلیسی یا فرانسه (بسته به منطقه سکونت) در موفقیت شغلی تأثیر زیاد دارد. دورههای محلی، کارآموزی یا کلاسهای زبان نقش مؤثری دارند.
- تعادل زندگی و مراقبت: استفاده از خدمات مراقبت کودکان، مراکز آموزشی و سیاستهای دولتی میتواند به کاهش فشار زمانی کمک کند. آگاهی از سیستمهای «Early Learning and Child Care» و یارانهها ارزشمند است.
- کنشگری مدنی و حضور عمومی: شرکت در نشستهای عمومی، انتخابات محلی، کارزارهای مرتبط با حقوق زنان و مسائل محلی میتواند صدای زنان مهاجر را تقویت کند.
جمعبندی کانادا کشوری برای زنان
در بررسی نقش زنان در سیاست، اقتصاد، فرهنگ و بازار کار، شواهد متعددی وجود دارد که کانادا تا حد زیادی خود را بهعنوان کشوری قابل زندگی برای زنان معرفی کرده است. رتبه اول در نظر کارشناسان بینالمللی، ساختارهای نهادی مانند وزارت زنان و تساوی جنسیتی، گزارشدهی منظم به کنوانسیونهای بینالمللی، آرایش نمایندگی سیاسی افزایشی، نرخ مشارکت بالای زنان در نیرو کار و حضور مؤثر در عرصههای فرهنگی، همگی از دلایل قدرت این گزارهاند. با این حال، «کانادا کشوری برای زنان» شعار کامل نیست، بلکه چشماندازی است که هنوز نیازمند پشتیبانی ساختاری، بازبینی سیاستها، رفع نابرابریهای پنهان و توجه ویژه به گروههای آسیبپذیرتر—مانند زنان مهاجر، اقلیتها، دارای محدودیتها یا زنانی با مسؤولیت خانوادگی زیاد—است. برای زنان ایرانیمقیم کانادا، این واقعیت که کشور میزبان چنین ظرفیتهایی دارد، یک فرصت بزرگ است. با آشنایی با قوانین، شبکهسازی، تقویت مهارتها و مشارکت اجتماعی، امکان آن فراهم است که بخش مهمی از اجتماع نوین کانادا باشند، نه تنها بهعنوان منفعل کسانی که به اینجا آمدهاند، بلکه بهعنوان کنشگران فعال در شکلدهی به آینده این جامعه.ارتباط با ما
برای دریافت مشاوره و انواع خدمات مهاجرتی از طریق شرکت کنپارس میتوانید با شمارههای زیر تماس بگیرید. میتوانید در دایرکت اینستاگرام اطلاعات تماس خود را ارسال کنید یا فرم ارزیابی رایگان ما را پر فرمایید تا در اولین فرصت با شما تماس بگیریم.
همچنین میتوانید پرسشهای خود را از طریق شمارههای واتساپ
(کافی است همین حالا شماره تماسها را لمس کنید) از ما بپرسید و پاسخ آنها را از طریق همین شمارهها دریافت کنید.